اموزشی را چگونه به پایان رساندیم ؟
یا نوشته های زیر تخت ها را می خوانند.
یا خود را به خواندن کتاب مشغول می کنند.
یا به حمام می روند تا میکروب زدایی شوند.
یا به ورزش می پردازند تا برای فردا آماده شوند.
یا به گوشه ایی می روند و در فکر غرق می شوند.
یا می خوابند و در خواب به شهر خود سفر می کنند.
یا می خندند و می خنداندند تا به شادی ایام را سپری کنند.
یا به گردش درون شهری می روند تا به مشکلات شهری پی ببرند.
یا به حال دنیا و مردمانش غصه می خورند و درپی ساختن آن هستند.
یا رقصیدن را تمرین می کنند تا برای جشن عروسی خود مهیا شوند.
یا لباس های نظامی را می شویند و بهداشت را شرمنده خود می سازند.
یا با دوستان خود بازی می کنند تا به جام جهانی گل یا پوچ صعود بکنند.
یا در حال آموزش خوانندگی هستند و در اندیشه نخستین کنسرت خود می باشند.
یا خاطرات را می نویسند تا در آینده برای نواده گان خود یادگاری به جا بگذارند.
یا در صف دستشویی مشغول گذران زمان هستند تا از فشارهای روزگارشان بکاهند.
یا در حال جمع آوری اطلاعات سربازان برای فرماندهان هستند تا به مرخصی بروند.
نگاشته شده توسط منشی گد2 گر1 دوره 62- جناب امیرحمزه ملکیان
درود بر سرباز گمنام هم دوره ما
سلام خدمت همه همرزم های گرامی من دانشجو وظیفه دوره 53 دانشجویی سال 87 -و دوره 1 دانشجویی تکاوران منجیل هستم .که توسط ناوبان یکم قیاسوند با وعده هایی که به ما داد(میگفت اگه برم همیشه دعاش میکنم ولی اما ....) 30 نفر برای این دوره تکاوری برای اولین بار به منجیل فرستاده شدیم و هتل حسن رود را زهر مارمون کردند.
منجیل گفتند تو این دوره هر کسی امتیاز بالا بیاره خودش محل خدمتش رو انتخاب میکنه که من اول شدم و گفتند که فقط جنوب رو میتونیم انتخاب کنیم ، و شمال پذیرش نداره . بعدا فهمیدیم چند نفر از اون ....(بوووق) افتادن شمال سرتون رو درد نیارم فقط میتونم به سربازای جدید بگم گول وعده و وعید این افسر جماعت رو نخورید......
سلام.
من سال 90 رقتم خدمت و خاطرات سربازیم را کامل نوشته ام. به تازگی آن ها را منتشر می کنم. مطمئنا خواندنش خالی از لطف نخواهد بود
hashemabadi.blog.ir